شله زرد.....

امروز برنج برای شله زرد هم پاک کردیم :)

 

 

 

سبزی......

امروز روز چهارم محرمه و ما برای فرداشب که هیئت میخواد قرمه سبزی بده 70 کیلو سبزی پاک کردیم بسی

خوش گذشت..:)

 

قاب عکس....

هیچ وقت فکر نمیکردم یک قاب عکس بتونه با قلبم بازی کنه.........

 

بدقولی....

حالم از ادمای بد قول بهم میخوره .....اخه ادم رو حرف طرف حساب میکنه ......

 

مرض.......

الان سه روزه که معده دردم .....عق....حوصله شو ندارم ...

سوغات کربلا.....

این تسبیح رو حدود دوسه سالی دارم و شدیدا دوسش دارم چون از کربلا اومده ...

هرچه از کوی دوست رسد خوش نه #عشق است......

 

الکی......

همینجور یهو یاد مشهدی که شهریور امسال با دوستام رفتیم افتادم ......

خعلی خوش گذشت:)

 

پ ن: عکاس ماهری نیستم ولی عاشق عکاسی ام ....البته تو اون شلوغی (ولادت امام رضا بود) بهتر از اینم نمیشد....

 

درد....

تاا اونجایی که یادمه تنها مرضی که همیشه  همرام بوده معده درده......

اکثر نسخه های دفترچه بیمه ام مربوط به داروهای معده است....

تا اینکه پارسال رفتم پیش یک دکتر طب سنتی وخوب شدم ......

همیشه شدیدتر در دهه اول محرم میاد به سراغم .......

و الانم دهه اول محرمه .....چرا ؟؟؟ نمیدونم ..........

شال عزا....

 

امید دارم که این شال در شب اول قبر ضامن من بشود ....

چندین محرم است که این شال با من است....

اشک هایم برای ارباب را با این شال پاک کرده ام و اشک هرچقدرم که گناهکار و الوده باشم مرا مظلوم نشان میدهد...........

به قول شهید اوینی اشک باران مصفایی است .............

 

 

روز شمار......

روز شما قلبم ..45روز مانده تا اربعین....

یعنی 39 روز مانده تاروز حرکت من به سمت کربلا........