هوا،هوای پریدن است....

(: ....والَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا.... :)

۱۸ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

یاهادی قلوب :(

هرچند نامِ شهر شما، " سُرَّ من رَای"ست

"ا ُمُّ المَصائب"است  دلِ هرکه سامرا ست


نشناختیم قدرِ تو را آنچنان که هست

این غربت از سکوتِ همین شیعه ی شماست


"ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم..."

نامت حقیقتِ تو و همنام با خداست


نامِ شما،"علی" شده و نامِ ما "یتیم"

"بابا"! حسابِ عشقِ شما کاملا جداست


ما وُ "دعای جامعه"و دستِ التماس

آقا! شما و "جامعه"ی ما که مبتلاست


یا "هادیَ القلوبِ" همه رو سیاه ها

امشب، "هدایتِ" دلِ ما،آرزوی ماست


#عارفه_دهقانی


۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

اما آدمی نیست...

همراه بسیار است، اما همدمی نیست

مثل تمام غصه ها، این هم غمی نیست


 دلبسته اندوه دامنگیر خود باش

از عالم غم دلرباتر عالمی نیست


کار بزرگ خویش را کوچک مپندار

از دوست دشمن ساختن کار کمی نیست


 چشمی حقیقت بین کنار کعبه می گفت

«انسان» فراوان است، اما «آدمی» نیست


در فکر فتح قله قافم که آنجاست

جایی که تا امروز برآن پرچمی نیست


#فاضل_نظری

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

خواهش یک مادر...

گوشی زنگ میخوره...

سلام وحال احوال کردن

بابغض مادرم میگه نمیشه دفعه دیگه بری؟؟!!!

نمیدونم چی میگه داداشم 

ولی میدونم مادرم بیش از این نمیتونه جلوی گریه شو بگیره و....آروم اشک میریزه....

خدایا خودت صبر وتحمل بده...

الحمدالله ...

همون بهتر که مادرا نفهمن:/ وبهشون نگن:/

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

بدون عنوان3

عید امسال به خانه ی دل خیلی ها نیامده...

بابام گفتش امروز یکی از مادرای شهدا به رحمت خدارفت...

وهمچنین این سیزده به در خیلی ازباباها نبودن که با بچه هاشون برن بیرون...

و زن داداشم بیست واندی ساله که همه سالهاش بدون پدرش تحویل شدن وبدون پدر به سیزده به در رفتن. ..حتی سرسفره عقد هم بدون پدر بله گفت وتحمل کردن تا الان همه باخیال راحت کنار خونواده هاشون باشن وسالشون حال تحویل شدن داشته باشه...باامینیت کامل هرجا که دوست دارن برن خوش بگذدونن. ..

خدایا شکرت...

موافقین ۲ مخالفین ۰

سیزده به در

سیزده به در واقعی این است که ازخانه تنگ وتاریک افکار خودمان به صحرای دانش وبینش خارج شویم 

شهید مطهری


پ ن: ما که جایی نرفتیم هنوز ..بعدیم میدونم جایی بریم چون از اون موقعی یادمه پدرم همیشه روزای خاص رو میرفتن سرکار:/ یعنی هیچکس و غیر ایشون نیست تواون اداره:/ فقط بابای منه..تهعد کاری خوبه نه در حد:/ کلا بابام سرش بره وهراتفاقی بیفته باید بره سرکار وماموریت:/حالا یکیم داره کار میکنه ما نمیتونیم ببینیم....

پ ن2: بهتره من از خانه تنگ وتاریک افکارم برم به صحرای دانش !و بشینم کتاب بخونم:):/

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

منم14

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱ نظر

سال1395

امسال علاوه براینکه سالم حال تحویل شدن نداشت چون د رشرایطی تحویل شد که کلی فشار روی مخ وقلبم بود...:( 

عیدمم مثل بقیه ادما نبود.:/..چون وقتی اومدم همه عید دیدنی رفته بودنو. ..وبلافاصله رفتم جنوب...وقتیم برگشتیم دیگه نه کسی اومد و نه جایی رفتیم... نه خوشحالم نه ناراحت...

وهمچنین حال سیزده به در هم ندارم خسته ام:/ 

به من میگن ادم بوووووووققققق


موافقین ۲ مخالفین ۰

منم13

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱ نظر

این شعر را دوست.:)

من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم..

تومیروی به سلامت سلام ما برسانی..

موافقین ۲ مخالفین ۰

بدون عنوان2

پ ن3: اینارو ننوشتم که بقیه بخونن ...نوشتم برای خودم که برام بمونه...دوست داشتید بخونید 

.ماشاید نتونیم بقیه رو با خودمون  هم نظر کنیم.یا متقاعدشون کنیم(این شدنیه ولی زمان میبره ) ولی میتونیم برنظر وعقیده خودمون ثابت قدم بمونیم..

ما شاید نتونیم به بقیه بفهمونیم کارشون اشتباهه ولی میتونیم از ارتکاب به اون اشتباه خودمون روحفظ کنیم ..چون هیچ چیز از هیچ کس بعید نیست...

ماشاید بخاطر چیز درستی که میگمیم وبقیه نمیپذیرن نتونیم کاری  کنیم 

ولی نباید کوتاه بیایم اگه واقعا درست میگیم که فهمیدن درست بودن  کارمون هم از روی دستوراتی که خدا بهمون داده مشخصه...

ما به راحتی نمیتونیم زندگی یک جماعتی که عمری دارن به اون روش سر میکنن رو تغییر بدیم ولی زورمون به سر زندگی خودمون میرسه که!!!

پ ن : همه اینایی که گفتم ازروی نا امیدی نیست . از روی دست کم گرفتن خودمم نیست...ما هرکار میکنیم وهرچی میگیم روی خودمون وبقیه اثر داره...

چیزی که مهمه نگهداشتن وثابت قدم بودنه.. اینه که وقتی تصمیم درستی میگیری پاش وایسی وسست نشی...حتی اگه فقط وفقط خودت باشی که اون کارو انجام میدی...واز هیچ کس جز خدا کمک نخواهی.. واگه اون کار درست باشه خدا کمک وعنایت میکنه واگرم اشتباه باشه بازم خدا کمک میکنه به اشتباهمون پی ببریم...

پ ن2: خوشبختانه یا بدبختانه...من وقتی بفهمم دارم کار درستی میکنم دیگه زمین به آسمون برسه اون کارو انجام میدم وبرعکس بدونم کار اشتباهیه ...

والبته فقط وقتایی که بفهمم اینجوریه..دربقیه موارد درست وغلط بودن روتشخیص نمیدم وبعدش میفهمم که.... وخوبیش اینه که تجربه میشه برای ادم. ..

پ ن3: اینارو ننوشتم که بقیه بخونن ...نوشتم برای خودم که برام بمونه....


موافقین ۰ مخالفین ۰