یعنی میشود ارباب بپذیرد مرا برای خادمی زائرانش........هعی......:(


امیدی ندارم.....با کارایی که بعد از کربلا کرده ام.....امیدی ندارم ........:(


خادم زائر شدنت را عشق است:(


بغض نوشت...در اوج نا امیدی ........


اینقدر داغونم که شرم دارم بخواهم حاجتم را..........