دست خودم نیست که نگران نباشم....گریه نکنم ....

وقتی فکرمیکنم 20روز بیشتر نمونده تا حرکتم به سمت کربلا به مغزم فشار میاد حس میکنم تحمل اینهمه لط

خداروندارم و همش استرس اینو دارم که نتومنم برم......دق میکنم اگه نرم ........

اصولا وقتی ادم در حق یکی بدی میکنه اون طرف اگه ادموببخشه ولی دیگه کاری به ادم نداره و اگه با ادم خوب

برخورد کنه ادم خیلی شرمنده میشه اونم درصورتی طرف دقیق نمیدونه ما چیکار کردین درحقش........

ولی امام حسین حاضر و ناظر ب اعمال و نیات ماست......

اینطوری نیست با مهربونیاش بیشتر ادمو شرمنده میکنه........

حس میکنم وقتی پای محبتش میادوسط همه گناه ها و غفلتای ادمو یادش میره......

ولی من هیچ وقت یادم نمیره که تومحرمش چه اشتباهی کردم .

ای لعنت به من که .........

وای خدا با چه رویی برم کربلا.......

خدایا منوببخش .......