تعطیل است...

فقط برای مدتی...

وفتی کمی اندر احوالات اموراتم اندیشیدم.....دیدم از بعد کربلا در برخی مواقع اساسی زدم در جادر خاکی..بیشتر که فکر کردم..فهمیدم بخاطر زیادی حرف زدن بود...

وبرای جبران خسارت وارده بر روح مبارک بایدمدتی را به حرف نزدن گزراند...بلکم فرجی شد و خسارت جبران بشود...

همیشه هم ادم باحرف زدن سبک نمیشود..گاهی ادمی برای سبک شدن یا سبک بال شدن باید سکوت کند...

و من علاوه بر سکوت و بستن اساسی ترین راه خروجی افکارو احساساتم حرفای نفس اماره و لوامه ام ..تصمیم بر بستن همه راه های وردی به قلب و روح وفکر خودم هم نیز دارم به یاری حضرت زهرا ..ان شاء الله....


التماس دعای فرج

کنکور دارم برایم دعا کنید..یعنی موفقیتم را از حضرت زهرا بخواهید....لدفا...


من نیز  بر سر مزار یکی از فرزندان گمنامش برایتان دعا میکنم...:)

پ ن: حالا که فکر میکنم چقدر الکی خودمو تحویل گرفتم هرکی ندونه نکه چقدرم وبلاگم مطالب پر محتوا و به درد بخوری داره ....هرکی نخونه از دست داده..یا کلی بازدید کننده داره ..:دی

پ ن2: این عکسم یکی از فانتزیامه که فقط اینجا گفتم :)