کی پایان میبخشی؟؟؟

پریشان گویی ها را....

پریشان بینی هار ا....

کی همه خواب های بی تعبریم را تعبیر میبخشی؟؟؟؟

کی قلب پراز تشویشم را ارامش میبخشی؟؟؟

ای ارام جانم حسین...

 سرورم قرار این نبود ............برای پا بوسی تو یک لحظه تاخیر خیلی زیاد است چه برسه به یک روز!!!!

تو بپذیر ..فقط بپذیر...ارام جان دلخستگان......بپذیر بخاطر رافت و مهربانیه خودت ...به پستی و حقارت من نگاه نکن......ارباب رئوفم....ای ارام جانم ........

به شماره انداخته ای نفس هایم را......حسین.......

به من معرفت عاشورایی بده..

من را یک کربلایی واقعی کن...

خودم را به باد سرنوشتی که قرار است تو برایم بنویسی میسپارم...

یادت نرود بی پلاکم ارزوست.........

 

پ ن: بی پلاک بی طاقت شده است......