ولی هستم!!

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

هندوانه کال

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

که چی؟؟؟؟؟

امروز یکهویی وسط مقاله خوندن برای ارائه هفته اینده یاد بلاگ افتادم که یک وبی هم داشتم یک زمانی 

همینطوری سرزدم  ..

اینقدر نا گفته ها زیاد شدن که ادم نمیدونه از کجا شروع کنه؟؟ از کجا و از چی بگه؟؟

قبلا ها بیشتر در وب  مینوشتم و بیشتر میخواندم  ولی الان زیاد نمینویسم اگرم بنویسم روی کاغذ چیزایی به هم میبافم

الان کم میخونم ... 

دوست دارم  برم توی یک عالم متفاوت.. عالم پر از نوشته و نوشتن وخواندن...

این ذوق و عطشم نسبت به  نوشته و نوشتن و خواندن هیچ وقت تموم نمیشود وهر وقت احساس پوچی و افسردگی میکنم 

دقیقا مصادف با پایین اومدن نسبت این سه کار است ....

به زندگی زیاد فکر میکنم...

به اتفاقات افتاده ... به اتفاقات نیفتاده... 

حس گنگی که همیشه باهام همراه بود هنوزم هست و این سوال همیشگی که چی؟؟ هنوز هم با من هست...

شاید از دوران راهنمایی چیزی که برام مونده همین سوال که چی هست؟؟؟ که رویکرد ها و تصمیمات منو رو جهت دهی میکنه!!!

از اون شخصی که اولین بار این سوال رو چند بار درگوش من تکرار کرد وبعدش کلی صحبت کرد ممنونم :) بقیه صحبتهارو یادم نیست 

ولی مهم ترین بخشش رو خوب یادم مونده!!!!  که چی؟؟؟

وقتی قبل هر کاری از خودت بپرسی که چی؟؟؟ شاید تصمیمات بهتری و با فکر تری بگیری 

گذشت زمان....

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

درسی که جدیدا گرفتم....

برای شناخت خودمون وپیدا کردن نقشمون  وبرای اینکه بتونیم برای زندگی مون برنامه خوبی بریزیم

اولین قدمش اینه که 

نقاط ضعف وقوت خودمون روبشناسیم 

وفرصت ها وتهدیدهامون رو هم بفهمیم...

نقاط ضعف وقوت رو یک جورایی میشه فهمید باسوال ازخودمون ودیگران!

فرصت ها وتهدید هاروهم میشه فهمید ولی اینکه چیکار کنیم تهدیدهامون به حداقل برسه وازفرصت نهایت استفاده رو ببریم باید فکر کنیم. ..

مثلا یک فزصتایی هست اگه ازدست بدی دیگه دادی ...دیگه برنمیگرده...

ازدست دادن این فرصتا برای همیشه یکی ازموضوعات غصه خوردن ما میشن..

یکسری فرصتا هست باید بریم دنبالشون یعنی بدویم دنبالشون ..یعنی باید التماس خدا کنیم این فرصت رو به ما بده ...

واینا همه برای صعود یا سقوط ما درمسیر کمال اند...

خدایا به ما ارداه وقوت استفاده درست و به موقع از فرصت هارو بده

وبهترین فرصت ها رو درمسیر رسیدن به خودت به ما بده به آبروی حضرت زهرا

رومخ نگاشت...

این روزا اعصاب برا آدم نمیمونه:/

ازدست اطرافیان علی الخصوص خاص ها!

درسا. ..کارا. ..شانس من هروقت کارا زیاد میشن درساهم زیاد میشن اتفاق عجیبی غریبم زیاد میشن اصلا یک وضعی :/ درگیرای شخصی خودمم یک طرف:/

همه هم کلی توقع دارن:/ 

خانواده یک طرف...اطرافیان یک طرف..استاد یک طرف..بچه های تشکل یک طرف...

شیطونه میگه همه رو بزنم تودیوار وجدی باهمه قهر کنم:/

اصلا باهمه قهرم:/

خدایا شکرت....

الحمدالله کماهو اهله. ..

نکنید...هرکار میرسید درملا عام انجام ندید:/

آغا چ وضعیه:/

وقتی خدا میگه ..ائمه میگن یانه بیا دین ومذهب روبزاریم کنار(این روزا خیلیا به این واژه ها آلرژی پیدا کردن:/ به قول استادمون من نمیدونم چرا اینقدر جوونا دین گریز شدن!! )

وقتی عقل میگه شعور میگه بزرگترا میگن 

خانم ... آقا خودتون رو درمعرض اتهام قرار ندید!!

خب نکنید :/ اصلا شما بخاطر کاری که  میکنید وباعث میشه  بقیه فکر بدوناروا بکنن مدیونید:/ 

چندین نفر که من بخاطر سابقه سوءیی که داشتن ..درباره شون بدفکر کردم:/

ولی خداروشکر به زبون نیاوردم. .

آخه چرا :/؟؟

اه 

درسته ما حق نداریم درباره بقیه بد فکر کنیم ولی بقیه هم حق ندارن اینقدر تابلو کاری انجام بدن که چیز بدی بیاد تو ذهن ما:/

استغفرالله من جمیع ظلمی وجرمی واسرافی علی نفسی واتوب الیه :(

اندراحوالات یک جوجه جامعه شناس

طی تجربیات کسب شده دراین مدت ازیک لحاظ کوتاه وازلحاظ دیگر دراز دانشجو شدن فهمیدم که...

1_برای اینکه دررشته ام به قول معروف 《چیزی یاکسی 》بشوم نباید درس بخونم بلکه باید درس را یانه کتاب را بخورم:/

2_برخلاف تصورات خود ودیکران آنچنان هم که فکر میکردم رشته آسونی نیست البته ازنظر وبرای خیلیا آسونه ولی برای من که نمیخوام فقط مدرک بگیرم  و از سربیکاری چندصباحی دردانشگاه بچرخم وهزینه بیت المال وعمر خودمو حروم کنم ،اصلا آسون نیست وکلا اگر بخوای درهرکار وموقعیت و... 《چیزی یاکسی》بشی باید سختی بکشی 

3_میخوام یعنی اگه خدابخواد میخوام یک قسمت بیفزایم به اون قسمت دسته بندی مطالب باموضوع جامعه شناسی حالا بعدا فکر میکنم دقیقا چی توش بزارم:/

4 واینکه نظم هم چیز خوبیه 

من هرچی میکشم ازبی نظمی وهرچی ازدست دادم از بی نظمیه:/

زندگی بی کتاب

زندگی بی کتاب ...

میخوام نباشه اصلا:/

کتاب غیر درسی یار مهربان وهمدم تنهایی های من عست 

ولی امان ازوقتی اسم درسی بیاد روی یک کتابی:/

همیشه دلم میخواست ومیخواد ومیگم: کاش یک رشته ای بود میگفتن هرچقدر میخواین کتاب غیر درسی بخونید!!!!!

خدایا گره از کار همه بگشا....

بعضا مشکلات برخیا اینقدر ی جوریه که من هضم وفهمیدنش برام سخته چه برسه بخوام کمک کنم که حل بشه....

ومنمو چندین مکالمه ناتمام ..وبدون جواب من:|:|

واشخاصی که مطمئنا بهشون بر خورده....

خب نمیفهمم وبعضا خودمو میزنم به نفهمی:| 

خدایا خودت کمک کن:(

پ ن: دقیقا الان یکی پیام داده دارم میمیرم:||||