صلاح کار کجا و من خراب کجا؟
ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا...!
صلاح کار کجا و من خراب کجا؟
ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا...!
دیروز دختر دایی ام امده بود خونمون...کلاس هفتمه...
یکم خیلی خونواده ی ما با بقیه خونواده های اقوام فرق دارد یعنی خیلی فرق داریم از همه نظر
رفتیم تا یک جایی از کنار گلزار شهدا رد شدیم دلم میخواست برم بخاطر او هیچی نگفتم کلا تو این فازا نیست..یکهو خودش گفت وایسا بریم سر مزار من لز خدا خواسته گفتم باشه....
ورودی گلزار قبر شهید گمنامه که نیم متری بالاتره...
گفت این دیگه قبر کیه؟
گفتم شهید گمنام
گفت:شهید گمنام دیگه کیه؟ چرا روسنگش اسمش نیست؟؟
من باچشمانی ک داشت از حدقه میزد بیرون گفتم نه یعنی وقتی جنازه شو پیدا کردن پلاک نداشته
گفت جدی؟؟ خب الان مادر پدرش نمیدونن اینجاست؟؟؟
من نه.....
گفت توچقدر میدونی!!!!
منم یکم از شهدا وحضور شهدا بهش گفتم و او مثه اینکه داشت داستان تخیلی میشنید مات و مبهوت بود
گفتم شهدا هرچی بگی میشنون و جوابتو میدن
داشت اهنگ میخوند گفتم فاتحه بخون
گفت بلد نیستم !!
روی قبر مهر نمازی گل شده بود یکم برداشت ک باهاش گردن بند درست برای یادگاری!!!!!!
و در اخرین لحظات رفت ر وی قبر شهید خم شدو چیزی گفت واومد......
دلم براش سوخت.....
و از خودم متنفر شدم:|
خصلت آخرالزمان است....
این سردرگمی ها.....
نقطع
یافارس الحجاز ادرکنی
حضرت علی علیه السلام می فرمایند:
هر که کلامش زیاد شود---> اشتباهاتش زیاد میشود
و
هر کس خطایش زیاد شود--> شرم و حیایش کم میشود
و
آنکه حیایش کم شود-->ورع و پرهیزگاریاش کم شود
و
هر کسی خداترسیاش کم شود--> قلبش میمیرد
و
آنکه قلبش مُرد-->در آتش افکنده شود ...
(بحارالانوار / ج71 /ص 286)
وقتی همه نگران منن به غیر از من......:|
پ ن: میزان اثر پذیریم در این روزا منفی شده .....چرا؟ نمیدونم.....
شاید چون دلم میخواد :|
کلا هوای اینجا برام خوب نیست......
همه چیزم رو بهم میریزه.......اعصاب...تمرکز....ذهن....حوصله.....
اگه مجبور نبودم از هجرت باز نمیگشتم......
و از وقتی اومدم لحظه شماری میکنم که دوباره برم.....