هوا،هوای پریدن است....

(: ....والَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا.... :)

از خنده اش یه جام دلم،آب،قند شد.....11/8/94

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

تحت القبه

هریک شنبه شب در مسجد دانشگاه مناجات حضرت امیر میخونن...
امشب نمیخواستم بمونم...
که اعلام کردن مراسم در کارگاه ساخت گنبد مطهر امام حسین برگزار میشه....
رفتم........
مراسم عجیبی بود...
دلمان به شدت هوایی شد....دلمان سوخت....درونم اشوب شد.....
اربعین کربلا نباشم میمیرم ...یعنی روحم میمیره.......



۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

ودرگر هیچ کسی نیست که در بیشه عشق قهرمانان را بیدار کند...

ودرگر هیچ کسی نیست که در بیشه عشق قهرمانان را بیدار کند...

پ ن : همه بی انگیزه شدن...

انگیزه هم داشته باشن ارداه شون لنگ میزنه...

یکی انرژی داشته باشه از بی انرژی بودن بقیه انرژیش کم میشه .....

واینکه کلا کسی نیست...اگرم هست.....چوم عایا .........شایدم هست من نمیبینم ...

خدایا خودت کمک بنما.......

دلم میخواد این ایه رو اول تو گوش خودم و بعدش تو گوش بقیه  داد بزنم


ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم........

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

بین ما و این یاران جدایی نیست که نیست...

بهم پیام اومد که بعد مراسم مناجات دانشگاه میبرن استقبال از شهید مدافع حرم

ومن دانشگاه نبودم ...هوا تاریک شده بود از سرویسم جا موندم..... برای اینکه برسم تاکسی گرفتم ...رسیدم دانشگاه دیدم کیف پولم که کل مدارکم توش بود نیست:/...گم شد...

بلاخره رسیدم  ...و رفتیم فرودگاه استقبال ...با اینکه جمعیت زیادی نبود ..ولی حال وهوای عجیبی بود و جای تک تک دوستانم خالی بود و از عمق وجودم دلم میخواست که بروبچ هیئت میبودن ویک مراسم با شکوهی برگزار میشد.....

بعدش رفتیم حسینیه ای مراسم گرفتن برای شهید .....واقعا جای تاسف بودن وواقعا مسئولین کم لطفی کردن ....اینقدر جمعیت کم بود .......واطلاع رسانی نکرده بودن....حالا اگه ی خواننده مرده بود:/ هعی....بگذریم ...مگذار بگویم دردسرشود..........

قابل تحسین ترین قسمت ...صحبتای مادر و خواهر شهید بود ...اینقدر محکم صحبت میکردن ...یک قطره اشک نریختن...

شهید محمدعلی حسینی 18 ساله ...مادرش اجازه نمیدادن بره فرار میکنه که نمیزار ن بره و برش میگردونن و باید رضایت نامه میبرده ...خواهرش میگفت افتاده به پای مادرم و گفته اگه رضایت ندی خودت اون دنیا باید جواب حضرت زینب رو بدی...که مادرشون راضی میشن...

و بعد ازدوماه مبارزه شهید میشه ...

و..

یاران به ب بسم الله گذشتند ز رود......... من ختم قران برداشتم و مغلوب شدم ........

موافقین ۱ مخالفین ۰

رازی نهفته درپس حرفی نگفته است..مگذار دردودل کنم و درد سر شود...

دانشگاه خوب است...مثه بقیه خوب های دنیا...

مثه خوبه وقتی که حالت داغونه و میگی خوبم:/

مثه وقتی راحت نیستی میگی خوبم راحتم...و..............

ولی خوابگاه خر است.:/

این وضعیت حالم را بد میکند...خیلی بد میکند...

خدا خودت کمک بنما......

الهی و ربی من لی غیرک....:((((((((((

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

پرنده پر نمیزند...

در این سرای بی کسی کسی به در نمیزند...

به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند....


پ ن : دلشوره عجیب افتاده به دلم ...

موافقین ۱ مخالفین ۰

روزها فکر من این است وهمه شب سخنم

روزها فکر من این است و همه شب سخنم

که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود

به کجا میروم آخر ننمایی وطنم

مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا

یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم

آنچه از عالم عِلوی است من آن می گویم

رخت خود باز بر آنم که همانجا فکنم

مرغ باغ ملکوتم نِیم از عالم خاک

چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

کیست آن گوش که او می شنود آوازم

یا کدام است سخن می کند اندر دهنم

کیست در دیده که از دیده برون می نگرد

یا چه جان است نگویی که منش پیرهنم

تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی

یک دم آرام نگیرم نفسی دم نزنم

می وصلم بچشان تا در زندان ابد

به یکی عربده مستانه به هم درشکنم

من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم

آنکه آورد مرا باز برد تا وطنم

تو مپندار که من شعر به خود می گویم

تا که هشیارم و بیدار یکی دم نزنم

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

حسینی بودن...

حسینی بودن به کربلا رفتن نیست به کربلایی شدن و بودن هست.....

البته کربلا رفتن بی تاثیر نیست...

خدایا شور همراه با شعور حسینی به ما عطا فرما.....



موافقین ۱ مخالفین ۰

به گمانم...

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

دل ما که دل نیست

قبلا میگفتم دل اگه دل باشه چ فرقی میکنه کی بخونه سری به نیزه بلند است در برابر زینب ....


دل ما که دل نیست...

عادت کردم به هیئت خودمون .....خودم رو میکشم که برسم به هیئت خودمون ......

موافقین ۱ مخالفین ۰