دست از طلب ندارم..تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید.
بگشای تربتم را بعد از وفات وبنگر 
کز آتش درونم دود از کفن برآید..
پ ن:
وصف حال این روزای من این چندبیت شعره کمی تاقسمتی..
این عطش دونستن. ..اینهمه دغدغه... این هم ذهن مشغولی... اینهمه سوال وابهام...اینهمه موضوع متنوع ومتفاوت برای فکرکردن..برای بحث کردن..برای نوشتن...وکلی فکر وبرنامه برای ادامه زندگی...برای چگونه زیستن در ادامه زندگی... اینکه برای خیلی چیزا باید تغییر روند داد..خیلی چیزارو باید ازاول شروع کرد. ..خیلی چیزارو باید حذف کرد...خیلی چیزارو باید شروع کرد....
هوووففف ..... 
خدایا شکرت....