میکشیم ثارالله...حسین اباعبدالله....

حکمتش چیه! اینکه یک روز راهی ام ... روز بعد جامانده...

روزبعد گیج و حیرون و ماتم زده ...

که با اینهمه التماس دعاهای بقیه ...نامه ها.وسفارشای بقیه چیکارکنم.....

روزبعد گذر نامه ام میره برا ویزا...

عصر برا گذرنامه مشکل پیش میاد...

شبش حل میشه....

فرداش بلیط رفت رزرو میشه....

مامان و بابا بدون هیچ بحث و جدلی راضی میشن....

ارباب خوبی ها برای طلبیدنم عجیب و عیان دودلی....یکبار میگی بیا یکبار میگی نه نه ...نیا....

چقدر لایق نبودنم تابلوی......

چقدر......روزگارسیاه دارم من....سرطان گناه دارم من....

بلاخره من ضعیف و حقیر رو  میطلبی یانه!..........

تا به خاک کربلا نرسم باورم نمیشه....

من  گفته ام به همه  اربعین حرمم ......

این تن بمیرد آبرویم را مبر حسین......

هعی. ..خدا.....